نویسنده: حجت الله ایوبی




 

با عمومیت یافتن حق رأی به همگان، انتخابات به عنوان یکی از مهمترین جلوه‌های زندگی سیاسی در عصر حاضر جلوه گر شد. مروری بر ادبیات شکل گرفته ی مشارکت سیاسی نشان می‌دهد که مهمترین جلوه ی مشارکت سیاسی، شرکت در انتخابات است. مهمترین دغدغه و مسئله ی احزاب سیاسی در دنیای کنونی، حضور در انتخابات و پیروزی در آن است. بیهوده نیست که محققان بنامی چون سوروف و یاکنسن جاندا، احزاب سیاسی را «ماشینهای انتخاباتی» نامیده‌اند و بر این باورند که حزب سیاسی، دستگاه و ابزاری است که مهمترین وظیفه اش، پیش بردن اهداف انتخاباتی است.
بیان چند نمونه می‌تواند اهمیت مشارکت انتخاباتی را نشان دهد. در نظام جمهوری اسلامی مردم باید بیش از 150 هزار نفر را در انتخابات مختلف مانند ریاست جمهوری، خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی به عنوان نماینده ی خود برگزینند. برگزاری بیست و یک انتخابات در طول بیست و یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گواه این واقعیّت است که فعالیّتهای انتخاباتی بخشِ قابل توجهی از زندگی سیاسی مردم، فعالان سیاسی، احزاب و گروهها را به خود اختصاص می‌دهد. در دیگر نقاط جهان نیز وضعیت به همین منوال است؛ انتخاب حدود پانصد هزار نماینده در کشور فرانسه، برگزیدن بیش از چهار صد هزار نفر در کشور امریکا و ... نشان می‌دهد که انتخابات، واقعیّتی است که جوامع مختلف با آن روبه‌رو‌ اند و به هیچ روی نمی‌توان اهمیّت آن را نادیده گرفت.
اهمیّت انتخابات موجب شده است تا علم و دانش به نسبت مستقلّی در این حوزه شکل گیرد. علم انتخابات، جایگاه بلندی را به خود اختصاص داده و توجه محقّقانِ حوزه‌های گوناگون را جلب کرده است. کم نیستند محقّقان و اندیشمندانی که متخصّصِ انتخابات نام گرفته‌اند. ریچارد اس کاتز در سال 1992، فهرستی از 2500 اثر را تنها در خصوص «نظام انتخاباتی» برمی شمرد و در کتاب «فهرست کتابها و مقاله‌ها» که توسط «اتحادیه ی بین المجالس» هر ساله چاپ می‌شود، صدها عنوان در سال 1999 در خصوص انتخابات مشاهده می‌شود.
بنابراین، اگر در دهه ی شصت، تنها نویسندگانی چون داگلاس رای، مایکل گالاگر، ریچارد کاتز، آرند لیجفارد، میتو شوگارت و رین تاگپرا در این حوزه، صاحب آثار و نوشته‌های محدودی بودند، امروزه ادبیات گسترده‌ای در این باره شکل گرفته و شاخه‌ای کم و بیش مستقل در علم سیاست به این امر مهم اختصاص یافته است که خود حکایت از اهمیّتِ روزافزون انتخابات می‌کند.
پدیده ی انتخابات از جهات مختلف، علاقه‌ی محققان را برانگیخته است و می‌توان انتخابات را علمی «بین رشته ای» دانست. حقوقدانان به قوانین انتخاباتی، نظام انتخاباتی و ابعاد حقوقی آن می‌پردازند. رفتار سیاسی در انتخابات، توجه محقّقان علم سیاست و علاقه مندان به رفتارشناسی را به خود جلب کرده است. جامعه شناسان مختلفی کوشیدند رفتار انتخاباتی را با متغیرهای اجتماعی چون طبقات اجتماعی، شکافهای اجتماعی، موقعیّت اجتماعی و ... توضیح دهند و برخی پا را فراتر گذاشته و از تأثیر تاریخ و جغرافیا بر رفتار رأی دهی سخن گفته‌اند. (1)

تبلیغات انتخاباتی در حوزه ی ارتباطات سیاسی شایان اهمیّت است. نقش آگهیهای تبلیغاتی، شعارها و رسانه‌های نوشتاری، شنیداری و دیداری در انتخابات، نباید فراموش شود. اصل انتخاب، حق رأی، فلسفه ی فرمان بردن از اکثریّت و مسائلی نظیر آن، در فلسفه ی سیاسی بحث و جنجال برانگیخته است.

حاصل آنکه، انتخابات دارای ابعاد مختلفی است و علمی بین رشته‌ای به شمار می‌رود و ادبیات غنی و متنوّعی را در دانش سیاسی به خود اختصاص داده است. در میان ابعاد مختلف انتخابات، بررسی شیوه‌ها و نظامهای انتخاباتی، از اهمیّت و جایگاه مهمی برخوردار است که توجه محقّقان حوزه‌های مختلف را جلب کرده است. متخصّصان احزاب و جامعه شناسی از این رو به این مبحث علاقه مندند که پیوند مستحکمی میان نظام انتخاباتی و نظام حزبی مشاهده می‌کنند. نویسندگان رفتار سیاسی نیز ناچارند نیم نگاهی به مبحث نظام انتخاباتی بیندازند؛ چرا که نظام انتخاباتی، رفتار سیاسی احزاب و نامزدها را بشدّت تحت تأثیر قرار می‌دهد. سرانجام، آنها که به غر و تأمل در چگونگی حاکمیّت اکثریّت مشغولند، ناگزیرند به معایب و مزایای نظامهای مختلف انتخاباتی بپردازند؛ چرا که روی آوردن به هر یک از نظامهای انتخاباتی اکثریّتی یا تناسبی، تأثیر بسزایی در چگونگی حاکمیّت اکثریّت در جامعه دارد.
با وجود اهمیّت فوق العاده ی انتخابات در عصر کنونی و گذشت بیش از دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز ادبیات علمی قابل توجهی در این باره شکل نگرفته و بسیاری از جنبه‌های مختلف آن بر ما پوشیده است.
استفاده از تجربه‌های مختلف کشورهایی که در این راه پرسابقه‌اند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است و لازم است این تجارب بدقت مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد.
امروزه همه ی آنان که نگاهی دقیق تر به مسائل سیاسی کشورمان دارند؛ چه دانشگاهیان و چه فعالان سیاسی، بخوبی دریافته‌اند که نظام انتخاباتی ما از مشکلات فراوانی رنج می‌برد. همان گونه که پیشتر اشاره شد، ترجیح یک نظام انتخاباتی بر نظامهای دیگر می‌تواند جنبه‌های مختلف زندگی سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین دلایل کافی و متقن می‌طلبد و نمی‌توان در این باره سیاست آزمون و خطا را در پیش گرفت. تبلیغات انتخاباتی در کشورمان، نابسامان، غیرشفاف و پرهزینه است؛ و این در حالی است که در دنیای امروز، نظم و انضباط شدید و دقیقی بر این امر حاکم شده است.
در بسیاری از کشورها، انضباط مالی دقیقی بر نامزدها و احزاب سیاسی حاکم است و راهکارهای مختلفی را در پیش گرفته‌اند تا به اصل شایسته سالاری نزدیکتر شوند. با توجه به پرهزینه شدن تبلیغات انتخاباتی، این خطر وجود دارد که اقتصاد و صاحبان قدرت اقتصادی بر عرصه‌های سیاست حاکم شوند و احزاب و نامزدها را وامدار خود سازند؛ خطری که امروزه در کشورمان احساس می‌شود و برای حل آن باید چاره اندیشی کرد. در دیگر نقاط جهان راه حلهای مختلفی را برای حل این مشکل آزموده‌اند که بررسی آنها ضروری است.

پی‌نوشت‌ها:

1. RAE Douglas, w., The political consequences of Electoral Laws, New Haven Yale university press, 1967.

منبع مقاله :
ایوبی، حجت الله؛ (1382)، اکثریت چگونه حکومت می‌کنند، تهران: انتشارات سروش، چاپ دوم